مقاله/جامعه شناسی/ ایده و مفهوم \ساختارگرایی/ با بررسی آرای 'سوس
مقاله/جامعه شناسی/ایده ومفهوم ساختارگرایی با بررسی آرای سوسور و لوی استروس
ایده و مفهوم ساختارگرایی با بررسی آرای سوسور و لِوی استروس 3 معرفت فرهنگی اجتماعی - تابستان 1389 ایده و مفهوم ساختارگرایی با بررسی آرای سوسور و لِوی استروس ، سال اول، شماره سوم، تابستان 1389، صفحه 177 ـ 203 Ma"rifat-i Farhangi Ejtemaii, Vol.1. No.3, Summer 2010 محمد اسلم جوادی* / امیر نیکپی** چکیده ساختارگرایی در حوزة مطالعات اجتماعی یکی از گرایشهای نظری پیچیده و با نفوذ است. بسیاری از متفکران مهم جامعهشناسی از مارکس. دورکیم، بوردیو، گیدنز و بسیاری دیگر از نظریهپردازان، دغدغه و دلمشغولی اصلی شان درگیری با ساختارگرایی و تلاش برای بسط این جریان فکری و یا رهایی از آن بوده است. هدف این نوشتار، مشارکت در ابهامزدایی از این جریان با نفوذ فکری و پرداختن به پارهای از اصول نظری آن با ارجاع به آرای تنی چند از مهمترین متفکران کلاسیک آن، یعنی سوسور، لِوی استروس، بارت، آلتوسر و لاکان است. مسئله اساسی در بحث، ساختارگرایی، بحث از سوژة انسانی و تقدم ساختار بر عاملیت است. نقطه مشترک همة نحلههای ساختارگرایی از جمله زبانشناسی، انسانشناسی، اسطورهشناسی و مارکسیسم ساختاری، نفی سوژة انسانی و اصالتدادن به ساختار به جای عاملیت است. اما به لحاظ روششناسی این جریان فکری، پیشاپیش بر اصول و مقدماتی استوار است که بدون پذیرفتن و به کار بستن آن در مطالعات، نمیتوان به نتایج ساختارگرایانه دستیافت. بخشهای مهم این اصول، با ارجاع به آرای دو تن از مهمترین متفکران آن، یعنی سوسور و لِوی استروس، در نوشتار حاضر بررسی شده است. کلید واژهها: ساختار، ساختارگرایی، سوژه، عاملیت انسانی، زبانشناسی، انسانشناسی، زبان و گفتار. درآمد آنچه امروزه «ساختارگرایی» نامیده میشود، زمانی پدید آمد که انسانشناسان، منتقدان ادبی و دیگران دریافتند که زبانشناسی میتواند برای توجیه روش کارشان کمک مؤثری باشد. اما زمانی که آنان زبانشناسی را الگوی کار خود قراردادند، به این نکته پیبردند آنچه را که سوسور بدان پرداخته و مطرح کرده، تحت یک طرح کلانتر نظریی میگنجد که آنان از آن بهعنوان «ساختارگرایی» یاد کردند. ساختارگرایی در نزد آنان چیزی بود که دستِ کم با دو جریان فکری دیگر تفاوت اساسی داشت: پدیدارشناسی ذهنیتگرا و سوژه محور و کنشگرایی فردگرایانه. بدین ترتیب، آنان با قرار دادن اصول فکری سوسور در طرح کلان ساختارگرایی، خط تمایزی میان خود و جریانهای نظری موازی کشیدند. سوسور گرچه آشکارا ساختارگرایی را بر زبان جاری ساخت، اما با تمرکز بر اهمیت رابطهها و نظامی که بر مبنای آن شکل میگیرد، آنچه را که به صورت زمزمههای خاموش، دغدغههای ضمنی و مکنون در درون نظریات متفکران پیشین نهفته بود، صراحت بخشید. بدین ترتیب، آنچه را که سوسور تدوین کرده بود، به نحلهای نظری بدل شد و در ادامه، از درون این نحله شاخههای سر برکشید که بسیاری از رشتههای علوم انسانی را تحت تاثیر قرار داد به گونهای که دلمشغولی اصلی متفکران یا گامزدن در بستر نظری ساختارگرایی شد یا اینکه تلاش کردند به هر نحو ممکن خود را از زیر این چتر فراگستر بیرون کشیده و هویت متمایز و مستقلی برای خود بتراشند. اما ساختارگرایی چیست؟ و آنچه ساختارگرایی نامیده میشود با چه اصولی سروکار دارد؟ مقدم بر طرح دستگاههای نظریی که در درون این نحله شکلگرفته است، لازم است مرور اجمالی بر مفهوم و مراد از ساختارگرایی ارائه شود.
تعداد صفحات 17
فرمت:DOCX